سرزمین تركی با عینك پارسی – بخش نوزدهم
نگاهی به موسیقی تركیه
پرداختن به موسیقی یك ملت بزرگ و تقریباً
همسنگ با ملت ایران در یك نوشتار كوتاه، اساساً راه به جایی ندارد و تنها
می توان به عنوان یك پیش درآمد آن را بررسی كرد. تركیه نیز همانند سرزمین
ما، كشوری چند قومیتی است ولی نه خیلی زیاد. جمعیت آن را اكثریت ترك زبان
با نسبت حدود 65 درصد، اقلیتی قوی كرد زبان با نسبت حدود 25 درصد و سایر
اقلیت های قومی همانند آذری ها (عموماً ساكن شمال شرق)، عرب ها (عموماً
ساكن جنوب)، یونانی تبارارن (ساكن شمال غرب)، یهودی ها و ارامنه تشكیل می
دهند. پیش از آغاز لازم می دانم سپاس راستینم را به هنرمند گرامی هادی
سپهری* پیشكش كنم كه بدون كمك او هرگز چنین نمی شد. همچنین سپاس كوچولویی نثار مقداد شاه حسینی و برزو طیبی پور می كنم كه چند نمونه تصویری مرحمت كردند. یك توضیح دیگر هم می دهم و این كه حرف لاتین E در نوشتار تركی بر خلاف تصور ما، معمولاً صدای فتحه می دهد. برای مثال Erdal Erzincan چنین خوانده می شود: اَردال اَرزینجان ، همچنین حرف C در نوشتار تركی برابر با حرف ج به كار می رود.

در تركیه امروزی هفت نوع موسیقی جریان دارد كه به طور كم یا زیاد بدان ها پرداخته می شود. الف- موسیقی كلاسیك عثمانی Klasik Osmanlı müziği ب- موسیقی خلق ترك Xalq Müziği ج- صانات موسیقی Sanat müziği د- موسیقی آرابسك Arabesk müzik س- موسیقی مذهبی Ilahiler muzik ص- موسیقی پاپ تركی Türk Pop müziği ط-
موسیقی سمفونیك Symphonic music یا همان چیزی كه در ایران زیر عنوان
موسیقی كلاسیك اروپایی می شناسیم. پیش از پرداختن به ویژگی های هر یك از
موسیقی های هفتگانه، لازم است واژه ترانه در فرهنگ تركی تعریف شود. ترك ها
به طور كلی واژه شركی Şarkı را برابر با ترانه به كار می برند و در
این خصوص یك استثنا وجود دارد. آن ها به آهنگ های با كلام محلی شركی نمی
گویند. هر چند گفتنش غلط نیست ولی معمول هم نیست. به جای آن از واژه توركو Türkü استفاده می كنند كه دقیقاً به معنی ترانه است منتهی گونه ای كه صرفاً بر اساس ملودی های محلی ترك ساخته شده باشد.
در این جا خیال ندارم بحث گسترده سازشناسی
تركیه را پی بگیرم. تنها به نام بردن از سازهای متداول امروزی بسنده می كنم
و در لابلای نوشتار هر جا لازم بود اشاره ای به سازها و صدای شان خواهم
كرد. سازهای امروزی موسیقی تركیه عبارتند از: باقلاما سازی با پنج تا هفت سیم كه در چهار اندازه متفاوت ساخته و نواخته می شود. عود Oud ،لاوتا Lavta (عود دسته بلند)، جومبوش Cümbüş سازی جدید برگرفته از عود و بانجو، قانون Kanun ، تنبور Tanbur ، نی Ney ، تار Tarبا همان الگوی تار آذری، كارا دنیز كمانچه سی Karadeniz Kemencesi به معنی كمانچه دریای سیاه كه در فرهنگ یونانی لیرا خوانده می شود. زورنا Zurna یا همان سرنا، كاوال Kaval (نی چوپانی)، چیگیرتما Çigirtma سازی بادی ساخته شده از استخوان بال عقاب كه امروزه تقریباً منسوخ شده و به گمانم نظیر قوشمه كرمانج های خودمان است. می Mey (بالابان)، تولوم Tulum (نی انبان)، سیپسی Sipsi (نی زبانه دار تكی)، چیفته Çifte (نی جفتی یا چیزی شبیه دوزله كردی)، دووال Davul (دهل)، ناقارا Nagara ، تف Tef (دایره) و كاسیك Kasik (قاشقك).
باز هم ناچارم یك توضیح دیگر بدهم تا درك
برخی مفاهیم روشن تر شود. چنان كه نیك می دانید ما در كشور خودمان برای
گونه های مختلف موسیقی و حتی شیوه های نوازندگی یك ساز، خط كشی های نسبتاً
روشنی داریم. برای مثال می گوییم تارنوازی به شیوه جلیل شهنار یا محمدرضا لطفی یا هوشنگ ظریف یا حسین علیزاده و غیره. همچنین در خصوص خوانندگی می گوییم محمدرضا شجریان، حسین خواجه امیری (ایرج)، علیرضا افتخاری، محمد اصفهانی، حمیرا، گوگوش، آغاسی و یا جمال وفایی.
یعنی هیچ گاه همه این ها را كنار هم نمی پذیریم. اما فرهنگ موسیقایی ترك
ها، خیلی متفاوت از نگاه های ارزشی ماست. برای مثال عارف ساق Arif Sağ
نوازنده معروف و معتبر باقلاما در تركیه، به طور همزمان هم حاج قربان سلیمانی است، هم جلیل شهناز، هم محمدرضا لطفی، هم حسین علیزاده و هم كیوان ساكت. مثالی دیگر می زنم، خواننده ای به نام خانم زارا، هم نقش سیما بینا
را بلد است و به نیكویی آهنگ های محلی را می خواند، هم مانند پریسای
خودمان، بخشی از موسیقی ملی كشورش را می خواند و هم در عین حال بلد است
مانند گوگوش و لیلا فروهر در حوزه پاپ جلوه گری كند. یعنی منحصر به یك نوع
موسیقی خاص نیست و اساساً ارزش های موسیقی ما در آن جا حاكم نیست كه اگر
كسی درگیر یك نوع موسیقی شد، از نوع دیگر بگریزد. بیشتر هنرمندان تركیه
چنین ویژگی هایی دارند و البته در هر گونه ای وارد شوند، سستی نمی كنند و
كار جانداری به مخاطب تحویل می دهند.
موسیقی كلاسیك عثمانی (Klasik Osmanlı müziği)
امپراتوری عثمانی با هویت اسلامی، یکی از
تمدن های پر قدرت جامعه بشری است که از ۱۲۹۹ تا ۱۹۲۲ میلادی در منطقه
مدیترانه حکومت میکرد. این امپراتوری در اوج قدرت خود (قرن ۱۶ میلادی)
مناطق آسیای صغیر (تركیه امروزی)، بخش های غربی خاورمیانه، قسمتهایی از
شمال آفریقا، قسمتی از جنوب شرقی اروپا تا قفقاز را در بر می گرفت. قلمرو
حکومتی آن ها در اوج قدرت به ۵/۶ میلیون کیلومتر مربع (هفت برابر تركیه
امروزی) رسید. عثمانی ها كه حدود سه قرن همسایه دیوار به دیوار حكومت صفوی
در ایران بودند، جنگ های خونینی را با سربازان ایرانی پشت سرگذاشتند.
تفاوت اصلی ایشان با صفویان، تأكید بر سنی گرایی در مقابل شیعی گرایی بود.
در نتیجه نگاه ویژه ای به هنر و به خصوص موسیقی داشتند. این توجه عالمانه
كم كم به شكل گیری نوعی موسیقی در تاریخ بشر منجر شد كه هیچ نظیری ندارد و
امروزه تنها با عنوان موسیقی عثمانی شناخته می شود. جالب این كه موسیقیدان
برجسته ای چون عبدالقادر مراغی سر از دربار عثمانی درآورد و به این ترتییب
بخشی از فرهنگ موسیقایی ایران زیر سایه عثمانی ها به حیات خود ادامه داد.
فرزند و نوه عبدالقادر نیز تا پایان عمر در استانبول، پایتخت امپراطوری
عثمانی زیستند.

نمونه ای از نی نوازی تركیه به شیوه موسیقی عثمانی را بشنوید
نمونه ای تصویری از نی نوازی لحن موسیقی عثمانی را ببینید
سازهای متداول موسیقی عثمانی شامل نی، قانون، دایره، عود و نوعی ساز كششی به نام یایلی تنبور
Yayli Tanbur است. شیوه گردش ملودی در این موسیقی به گونه ای است كه برای
گوش های ایرانی و عربی آشنا می نماید و در عین حال، یك حالت غریبی هم دارد.

نمونه ای از موسیقی عثمانی با صدای ساز یایلی تنبور Yayli Tanbur را بشنوید
فواصل موسیقی عثمانی با نظایر خود در موسیقی
دستگاهی ایران و موسیقی عربی دارای تفاوت هایی است. اما این تفاوت ها به
گونه ای نیست كه نتوان نظیر آن را در موسیقی ایران یا عرب نیافت. برای مثال
همواره فواصل ماهور، همایون و چهارگاه در موسیقی عثمانی شنیده می شود كه
با ماهور و همایون و چهارگاه ما دقیقاً یكی نیست و هر شنونده حتی ناآگاه
ایرانی هم زود تشخیص می دهد این موسیقی مربوط به فرهنگ دیگری است. با این
وجود من شباهت هایی میان موسیقی عثمانی و موسیقی مذهبی بوشهر دیدم و پیشتر در باره اش نوشتم.
اجرای مقام حجاز با صدای بلگین گوك Belgin Gök به همراه اركستر بزرگ را ببینید
امروزه موسیقی عثمانی صرفاً در شیوه خاصل خود
ارائه نمی شود. بلكه گستره بزرگی از اجراهای خالص و نیمه خالص را می
شنویم. برای مثال،تركیب آن با گونه های دیگر موسیقی تركیه، خیلی رواج دارد
و گویا ترك ها برای حفظ میراث نیاكان شان به این نتیجه رسیده اند كه
صرفاً نگاه موزه ای به موسیقی پرشكوه امپراطوری عثمانی نداشته باشند.
نمونه ای از اجرای امروزی تر موسیقی عثمانی با صدای سیبل جان Sibel CAN تا
اندازه ای جهت گیری هنری ترك ها را نشان می دهد.

نسخه امروزی تر موسیقی عثمانی با صدای سیبل جان Sibel CAN را بشنوید
دامنه به روز كردن موسیقی قدیم دوره عثمانی
حتی به حوزه موسیقی پاپ هم كشیده شده است. در این گونه تنظیم ها، ابتدا
تلاش می كنند با سازهایی مرتبط، شنونده را در حال و هوای آن دوران قرار
دهند و در ادامه، با استفاده از عناصر موسیقی پاپ و آرابسك تا جایی پیش می
روند و بار دیگر شنونده را به دوره عثمانی پرتاب می كنند.
نمونه ای از تلفیق موسیقی عثمانی-پاپ با صدای مسلم گور سس را بشنوید
موسیقی خلق ترك Xalq Müziği
موسیقی بومی یا محلی و یا به قول خود ترك ها
موسیقی خلق Xalq Müziği، دارای كارگان گسترده تری نسبت به سایر گونه هاست.
این گستردگی را نخست در فواصل می توان یافت و سپس در شیوه ملودی پردازی و
نهایتاً تنوع ریتمیك. اما از آن جا كه نگاه ترك ها به این گونه موسیقایی
خیلی محترمانه است، در نتیجه سایر موسیقی هایشان وامدار موسیقی خلق اند.
امروزه بازسازی یا آهنگسازی بر اساس موسیقی های محلی در تركیه، خیلی رونق
دارد و چه بسیار هنرمندانی كه شهرت شان را از این راه به دست آورده اند.
تقریباً به غیر از باقلاما، عود، قانون، نی و
دایره، سایر سازهای تركیه، بومی تلقی می شوند. حتی تار آذری كه به
جغرافیای شمال شرق تركیه تعلق دارد. هر یك از سازهای بومی این سرزمین،
همانند كشور خودمان در جغرافیای مشخصی رونق فراوان دارند و در جاهای دیگر
یا هیچ و یا كمتر به كار می روند. برای مثال كارا دنیز كمانچه سی (لیرا)،
بیشتر در سواحل شمال تركیه نواخته می شود. این ساز در واقع میراث مشترك
فلات آناتولی و منطقه بالكان در جنوب شرق اروپاست. در یونان هم خیلی طرفدار
دارد و نوازنده ای به نام ماتیوس چند سال پیش كنسرت مشتركی با اردشیر كامكار در تالار وحدت برگزار كرد.

یكی دیگر از سازهای بومی تركیه تولوم Tulum نام دارد كه دقیقاً همان نی انبان، ساز آشنای سواحل خلیج فارس
خودمان است. اینك نمونه ای از همنوازی تولوم (نی انبان تركی) با كارا دنیز
كمانچه سی را بشنوید كه چارچوب ملودی البته ماهیت كردی دارد و ادوات آوایی
خواننده نیز به روشنی از تعلق آن به فرهنگ كردی حكایت می كند.

همنوازی لیرا و تولوم (نی انبان تركیه) را بشنوید
می گویند در اوایل قرن بیستم، سازی برگرفته از عود و بانجو ساخته و در حضور آتاتورك
نواخته می شود. بنیانگزار جمهوری تركیه از صدای ساز خیلی خوشش می آید و
نام جومبوش Cümbüş بر آن می گذارد. یعنی سازی كه انسان را به جنبش وا می
دارد. این ساز نه چندان قدیمی كه به هر حال اینك جزو میراث فرهنگی تركیه
محسوب می شود، صدایی به مراتب قوی تر از دوتار و حتی باقلاما دارد و از نظر
رنگ صوتی (سونوریته) كمی به سه تار ایرانی شبیه است. داوود سولاریDavut
Sulari، شاخص ترین نوازنده آن در تركیه محسوب می شود و البته الان مرحوم
شده است.

ترانه دلم هوایی شده با اجرای داوود سولاری Davut Sulari را بشنوید

ترانه ای دختر از درد تو من دربدر شدم با اجرای داوود سولاری را بشنوید
ترانه به موضوع جهان نگریستم با اجرای داوود سولاری را بشنوید
باقلاما امروزه پر طرفدارترین و مهم ترین ساز
تركیه محسوب می شود كه تقریباً در همه موسیقی های رایج، كاربرد دارد. این
ساز در اندازه های مختلف ساخته می شود و در گونه ای از آن كه سیم بم ندارد
بیشتر در موسیقی خلق استفاده می شود. در نتیجه، شنونده آن صدای همیشگی
باقلاما را زیر پنجه هنرمندان موسیقی بومی یا خلق تركیه نمی شنود.

نمونه ای از باقلاما نوازی عاشیق ویسل شاطراوغلو Âşık Veysel Şatıroğlu را بشنوید
ایكی تلی İki teli همان دوتار است و در فلات
آناتولی به فراوانی یافت می شود. شاید نتوان به صراحت گفت دوتار، ساز
اختصاصی ترك های جهان است ولی اگر آماری بنگریم، از غرب چین تا شرق اروپا،
هر جا ترك زبانی پیدا شود، با دوتار و یا سازهایی شبیه آن زیر عنوان قوپوز
و چگور آشناست. به طور استثنا، من در موسیقی ترك های قشقایی، دوتار ندیدم
یا اگر بوده، الان دیگر نیست. به جایش سه تار قشقایی می نوازند.

نمونه ای از دوتارنوازی حاجی بایراك Hacı Bayrak را بشنوید
صانات موسیقی Sanat müziği
امروزه موسیقی عثمانی، نقش درجه اولی در
فرهنگ موسیقایی ترك ها ندارد. به جای آن یك موسیقی تقریباً خالص تركی با
عنوان صانات (بر گرفته از واژه صنعت به معنی هنر) چهار ستون اصلی موسیقی
تركیه را تشكیل می دهد. از نظر جایگاه، می توان آن را هم ارز موسیقی
دستگاهی خودمان دانست كه اولاً ریشه در فرهنگ خودی دارد و دوماً در همه جای
كشور، درك و دریافت می شود. بنابراین می توان گفت موسیقی صانات، در واقع
ادامه جریان موسیقی عثمانی با تأكید بیشتر بر عناصر فرهنگ تركی و دوری از
عناصر عربی است و در حال حاضر به نوعی موسیقی اصلی تركیه محسوب می شود.
شنیدن نمونه ای از موسیقی صانات در اوایل ضبط گرامافون به نیكی نشان می دهد
كه این نوع موسیقی چه ارتباط تنگاتنگی با موسیقی دوره عثمانی داشته است و
سپس با شنیدن نمونه های امروزی، به راحتی می توان چرخش موسیقی تركیه از
خوانش های تركی-عربی ادوار پیشین به تركی نسبتاً خالص را احساس كرد.

ترانه ای با صدای حامیت یوجه سس Hamiyet Yüceses 1996- 1915 را بشنوید
عارف ساق Arif Sağ هنرمند بزرگ و شهیر
تركیه، سال 1945 میلادی در آشكاله از توابع شهر ارزروم دیده به جهان گشود و
در پنج سالگی نواختن نی چوپانی Kavall را آغاز كرد. در شش سالگی صدای
گرامافون را شنید. وقتی هفت ساله بود، در دكان كوماش دَدَه Kumaş Dede در
شهر ارزینجان Erzincan با ساز باقلاما Bağlama آشنا شد. این دكان محل رفت و
آمد و گردهمایی استادانی چون داوود سولاری Davut Sulari، عاشیق دایمی Aşik
Daimi، علی اكبر چیچك Ali Ekber çiçek، عاشیق بیهانی Aşik Beyhani و عاشیق
كمتر یوسف Aşik Kemter Yusuf بود. پانزده ساله كه شد به استانبول سفر كرد و
در جمعیت موسیقی آكسارای Aksaray Musiki cemiyeti شاگرد محمد نیدا تفنگچی
Mehmet Nida Tüfenkçi گردید. این دوره آموختن موسیقی برای عارف ساق خیلی
مهم بود و در شكل گیری شیوه نوازندگیش تأثیر بسزایی داشت. عارف ساق در سال
1963 اولین صفحه گرامافون خود را منتشر كرد و در سال 1965 به عنوان نوازنده
باقلاما در رادیو استانبول مشغول به كار شد.

جلوه ای از باقلاما نوازی اصیل تركی با اجرای عارف ساق Arif Sağ را بشنوید
عارف ساق اولین هنرمندی بود كه در یك دوره
از سال 1987 تا 1991 به عنوان نماینده مردم، وارد پارلمان تركیه شد. وی كه
نفوذ عمیقی در موسیقی محلی تركیه دارد تا كنون بیش از چهل هزار شاگرد در
مدرسه موسیقی اش زیر عنوان ASM (Arif Sağ Music) پرورش داده است. در این جا
نمونه ای از توجه وی به سازها و ملودی های محلی را می توانید بشنوید. به
ویژه استفاده زیبای وی از كارا دنیز كمانچه سی یا همان لیرا، شنیدنی است.
نمونه ای از اجرا عارف ساق Arif Sağ به همراه سازهای محلی را بشنوید
علاوه بر كنسرت های تكنوازی فراوانش، می توان
به كنسرت وی در سال 1996 با همراهی اركستر فیلارمونیك شهر كلن آلمان اشاره
كرد. دو شاگرد ممتازش اردال ارزنجان Erdal Erzincan و اِروال پارلاك Erol
Parlak در این برنامه همراهی اش كردند.
باقلاما نوازی به شیوه جدید با همراهی سازهای غربی توسط عارف ساق را بشنوید
اردال ارزینجان Erdal Erzincan متولد 1971
در آشكاله از توابع شهر ارزروم و همشهری عارف ساق است. در دوران كودكی به
موسیقی محلی و ساز باقلاما روی آورد. وی از سال 1981 در استانبول اقامت
گزید و از سال 1985 زیر نظر عارف ساق به تكمیل آموخته هایش پرداخت. پس از
عارف ساق او شاخص ترین چهره باقلامانوازی تركیه و به خاطر همنوازی اش با كیهان كلهر
در ایران نیز شناخته شده ترین هنرمند ترك محسوب می شود. اردال نیز همانند
استادش عارف ساق برآمده از موسیقی محلی است و در بیشتر اجراهایش نیم نگاهی
به سازهای محلی دارد.

آهنگ آناتولی تنظیم شده برای باقلاما و سرنا با اجرای اردال ارزینجان Erdal Erzincan را بشنوید
نمونه ای دیگر از اجراهای اردال ارزینجان تنظیم شده برای باقلاما، سرنا و بالابان به همراه كلام را بشنوید
دكتر ارول پارلاك Erol Parlak
تكنیكی ترین نوازنده در خصوص نواخت های غیر سنتی باقلاما محسوب می شود. وی
كه هم اكنون ریاست بخش موسیقی شرقی دانشگاه موسیقی استانبول را بر عهده
دارد، یكی از سه شاگرد نامی عارف ساق است.

یكی از اجراهای نیمه سنتی باقلاما توسط ارول پارلاك Erol Parlak را بشنوید
اگر اینترنت پر سرعت دارید، این دونوازی زیبا با همراهی اردال ارزینجان را ببینید
تولگا ساق Tolga Sağ فرزند و یكی از سه شاگرد
مشهور عارف ساق، با تشكیل یك گروه چهار نفره با همراهی اردال ارزینجان و
دو تن دیگر، آلبوم عشق ما، ترانه های تركی Türküler Sevdamız را
منتشر كرد. بعدها به دلیل استقبال زیاد به صورت آلبوم های شماره 1، 2 و 3
به ترتیب در اختیار مردم قرار گرفت. در نمونه ای كه اینك خواهید شنید، او و
همراهانش به نیكی از تغییر ریتم و مدولاسیون بهره برده اند و آهنگی نسبتاً
طولانی ولی جذاب را نواخته و خوانده اند.

اجرای Türküler Sevdamız با اجرای تولگا ساق Tolga Sağ را بشنوید
اجرای تصویری Türküler Sevdamız با اجرای تولگا ساق Tolga Sağ را ببینید
نشه ایلماز Neşe Yılmaz كه با نام هنری زارا Zara شهرت
دارد، سال 1976 در شهر آدیامان Adıyaman (جنوب تركیه) به دنیا آمد. در
سال 1991 مقام اول مسابقه آواز استانبول را دریافت كرد و دو سال بعد در
1993 بار دیگر همین عنوان را از آن خود كرد و بانوی آواز تركیه شد. در سال
1998 نخستین آلبوم وی با نام آونتو Avuntu به معنی آرامش منتشر شد. دومین آلبومش با عنوان زمانی گلدی
ZAMANI GELDİ (وقتش رسیده) در سال 2005 مخاطبانش را در شگفتی دیگری فرو
برد. یكی از ویژگی های هنری زارا اجرای موسیقی در چندین گونه متفاوت است.
او آوازها و ترانه های محلی (موسیقی خلق)، موسیقی صانات و موسیقی پاپ را با
قدرت می خواند.

ترانه ای برگرفته از موسیقی محلی تركیه با صدای زارا Zara را بشنوید
اگر به صدای تار در این آهنگ محلی دقت كنید،
می بینید شباهت زیادی با صدای تار خودمان دارد، در حالی كه از نظر
ساختمانی همان تار آذری است. چون ترك ها سیم های آن را خیلی شل كوك می
كنند، در نتیجه صدای همیشگی تار آذری نمی دهد و به همین دلیل كمی به صدای
تار ایران نزدیك است. همچنین استفاده از صدای نی چوپانی در ابتدا آهنگ،
حرفه ای به نظر می رسد. در نمونه بعدی، تكنیك بالای باقلاما نوازی خیلی جلب
توجه می كند. دقت كنید سرعت نوازندگی ساز كاملاً در خدمت فرهنگ تركی است.
ترانه گرفتار كولاك شدم با صدای زارا را Zara بشنوید
هر سرزمینی یك نشانه و یا نماد موسیقایی
دارد كه شاید در جای دیگر نتوان آن را به همان كیفیت یافت. برای مثال ترانه
نوایی همیشه یادآور خراسان است و یا آواز ابوعطا به پیشانی مناطق كویری و
مركزی ایران نقش بسته است. در فلات آناتولی نیز چنین آوازهایی وجود دارند.

آواز ویژه فلات آناتولی با صدای زارا Zara را بشنوید
موسیقی آرابسك Arabesk müzik
در آغاز قرن بیستم میلادی، گونه ای موسیقی باكلام زیر عنوان ترانه های میخانه ای Meyhane Şarkılari در شهر استانبول
رایج بود كه شاید بتوان آن ها را به لحاظ كاركرد اجتماعی برابر با موسیقی
لاله زاری خودمان دانست. مجریان این نوع موسیقی در ابتدا كولی ها و
شنوندگانش نیز عموماً طبقه كارگری بودند. بعدها با پیدایش دستگاه های ضبط
گرامافون و سپس رادیو، گروهی دیگر از هنرمندان شهری و آموزش دیده ترك جذب
آن شدند. در نتیجه یك موسیقی چند رگه پدید آمد كه علاوه بر عناصر تركی،
نشانه هایی از موسیقی عرب و كولی نیز در آن بود. نمونه ضبط های اوایل قرن
بیستم به لحاظ صدادهی (سونوریته) شباهت جالبی به موسیقی عصر پهلوی اول و
دوم در ایران دارند. چنان كه اگر كلام شان تركی نبود، برخی از آن ها را می
شد به عنوان موسیقی ایرانی معرفی كرد. زهرا بیلیر Zehra Bilir یكی از این
دسته خوانندگان قدیمی تركیه است كه سال 1913 در شهر مالاتیا
به دنیا آمد و دوم جولای 2007 میلادی در شهر استانبول دیده از جهان فرو
بست. از وی آهنگ هایی بر صفحات گرامافون و نوارهای ریلی به یادگار مانده
است.

نمونه ای از ترانه های میخانه ای با صدای زهرا بیلیر Zehra Bilir را بشنوید
نمونه ای از ترانه های میخانه ای با صدای فخریه خانم Fahriye Hanım را بشنوید
پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی در طول جنگ
جهانی نخست (1917-1914 میلادی) و شكل گیری جمهوری تركیه در سال 1927، علاوه
بر رونق ترانه های میخانه ای، كم كم تركیب جدیدی از موسیقی اصیل تركی و
موسیقی عربی به جامانده از دوران امپراطوری عثمانی پدید آمد. این نوع
موسیقی كه در واقع تلفیق دو فرهنگ تركی و عربی و تا حدی عناصری از موسیقی
كولی ها است، امروزه با عنوان آرابسك Arabesk شناخته می شود كه در برخی
موارد ممكن است به جای فرهنگ عربی، یكی از فرهنگ های مجاور تركیه مانند
ایرانی، یونانی، ارمنی و یا گرجی قرار بگیرد. در حال حاضر شاخص ترین
خوانندگان موسیقی آرابسك ابراهیم تاتلی سس İbrahim Tatlıses و اورهان گنجه
بای Orhan Gencebay هستند.

ترانه ای با صدای ابراهیم تاتلی سس İbrahim Tatlıses را بشنوید

ترانه ای با صدای اورهان گنجه بای Orhan Gencebay را بشنوید

ترانه ای با صدای مسلم گورسس Muslum Gurses را بشنوید
چنان كه اشاره گردید گاهی موسیقی آرابسك به
جای تركیب موسیقی تركی با عربی، از عناصر غیر عرب نیز بهره می گیرد كه در
این جا نمونه ای از آهنگ های كشور خودمان را خواهید شنید. خانم گیلای Gülay
متولد سال 1970 استانبول، ترانه ای می خواند كه ملودی اصلی آن حدود 2000
كیلومتر دورتر از زادگاهش شكل گرفته است و همچنان در جنگل های سرسبز
مازندران خوانده می شود.

ترانه ای با صدای گیلای Gülay بر اساس ملودی ربابه جان مازندرانی را بشنوید
اگر احتمالاً گوش هایتان با این ملودی
بیگانه است، نمونه اصلی اش با صدای زنده یاد عصمت بابلی (دلكش) را بشنوید و
سپس نمونه تقلیدی آن توسط هنرمندان بوشهری را هم بشنوید و مقایسه كنید.
توجه كنید كه نسخه تركی این آهنگ با تغییراتی متناسب با فرهنگ موسیقی تركیه
همراه است.
آهنگ ربابه جان با صدای زنده یاد عصمت بابلی (دلكش) را بشنوید
آهنگ ربابه جان با آواز بوشهری به همراه نی انبان را بشنوید
موسیقی مذهبی Ilahiler muzik
در هم تنیدگی موسیقی عثمانی با موسیقی مذهبی
تركیه به گونه ای است كه جداسازی آن ها را سخت می نماید. تنها می توان به
كاركرد، اشعار متفاوت و همچنین میزان استفاده از سازهای گوناگون اشاره كرد.
وجه مشترك موسیقی عثمانی، موسیقی مذهبی و موسیقی صوفیان تركیه در فواصل
موسیقایی و شیوه گردش نغمات است. یعنی شباهت شنیداری این سه گونه موسیقی،
شنونده را به این نتیجه می رساند كه فقط یك نوع موسیقی را می شنود ولی چون
كاركرد متفاوتی دارند، بهتر است هر یك را در جایگاه خودش بررسی كنیم.
بخش مهمی از موسیقی مذهبی تركیه در اذان و
خوانش قرآن جلوه دارد. ترك ها بر خلاف ایرانیان، قرآن را به شیوه عربی نمی
خوانند و خوانش منحصر به فردی دارند. در واقع با استفاده از عناصر موسیقی
دوران عثمانی، همچنان صدای قرآن در مساجد این كشور به گوش می رسد.
نمونه ای از قرآن خوانی تركیه را بشنوید
اذان به عنوان مهم ترین شعار مسلمانی در این
كشور بسیار شنیده می شود و امكان ندارد شما هنگام وقت های پنجگانه نماز در
شهری كوچك یا بزرك باشید و صدای اذان را نشنوید. همانند كشورمان الگوی
خوانش اذان چندگانه است. برخی بیشتر عربی شنیده می شوند و برخی نیمه عربی و
برخی دیگر كاملاً با الگوی تركی خوانده می شوند. خوانش اذان با كلام تركی
اگر چه خیلی رایج نیست ولی به هر حال هست و در این جا نمونه ای را خواهید
شنید.

اذان تركی با كلام عربی را بشنوید
اذان تركی به همراه كلام تركی را بشنوید
موسیقی صوفیان قونیه را نیز می بایست در
همین گروه بررسی كرد. زیرا صوفی گری اساساً یك تشكل برآمده از مذهب است. در
حال حاضر شهر قونبه مركز این نوع موسیقی به شمار می رود اگر چه در
استانبول هم مواردی وجود دارد. سماع دراویش قونیه با نوعی موسیقی مخصوص
همراهی می شود كه از نظر ساختاری، همان موسیقی عثمانی است. تفاوت اصلی اش
در این است كه تنها با سازهای ملی تركیه به همراه كلام اجرا می شود. در
حالی كه موسیقی عثمانی امروزی، گاه با استفاده از سازهای غربی و عموماً
خانواده ویولون نیز شنیده می شود.
نمونه ای از موسیقی دروایش قونیه را بشنوید
موسیقی پاپ تركی Türk Pop müziği
امروزه موج موسیقی پاپ همه دنیا را گرفته و
گریزی از آن نیست. مهم ترین تفاوت این گونه موسیقی ها، میزان وفاداری شان
به فرهنگ كشورهای مختلف است وگرنه از نظر ساختار و چیدمان و صدادهی، كم و
بیش همه موسیقی های زیر عنوان پاپ، فضایی مشترك دارند. بر این اساس موسیقی
پاپ تركیه را به دو شاخه اصلی می توان تقسیم كرد. دسته نخست كه عنوان
موسیقی پاپ تركی به درستی بر پیشانی اش می نیشیند و دسته دوم، یك موسیقی
كاملاى بیگانه با فرهنگ موسیقی تركیه و صرفاً دارای كلام تركی. بیشتر نمونه
های موسیقی پاپی كه امروزه در این سرزمین تولید می شوند، به نسبتی كم یا
زیاد از عناصر فرهنگ تركی بهره مندند، گاه خیلی غنی و گاه كمی ضعیف تر. گاه
یك آهنگ پاپ می توان یافت كه از نظر نزدیكی به عناصر فرهنگ خودی، هیچ
كمبودی ندارد و صرفاً چیدمانش بر اساس موسیقی همه پسند پاپ شكل گرفته است.

ترانه ای پاپ و خیلی نزدیك به موسیقی تركیه با صدای ایلدیز تیلبه YILDIZ TİLBE را بشنوید

ترانه ای پاپ و نزدیك به موسیقی تركیه با صدای اوزجان دنیز ÖZCAN DENIZ را بشنوید
برخی ترانه های پاپ تركیه، فقط كلام تركی
دارند و دیگر هیچ. نمونه وطنی اش را كم نداریم كه فقط كلام فارسی خوانده می
شود. می توان گفت یك نوع موسیقی پاپ جهانشمول وجود دارد كه همانند شلوار
جین در كشورهای مختلف مصرف می شود و البته مصرف كنندگانش به زبان محلی خود
صحبت می كنند.
ترانه ای در سبك راك و كمی دور از موسیقی تركیه را بشنوید
ترانه ای در سبك رپ و كاملاً بیگانه با موسیقی تركیه را بشنوید
اجرای موسیقی و كلام غیر تركی نیز در این
كشور كم و بیش رواج دارد. هنرمندانی كه به زبان های دیگر آشنایی دارند،
معمولاً در كارنامه هنری شان، نمونه هایی از موسیقی های غیر تركی دیده می
شود. نمونه اش خانم زاراست كه علاوه بر اجرای ترانه های خلقی، موسیقی صانات
و پاپ، به زبان انگلیسی هم می خواند. البته این موسیقی صددرصد غیر تركی
است كه تنها توسط یك خواننده ترك زبان اجرا شده است.

ترانه Without You با صدای زارا Zara را بشنوید
موسیقی سمفونیك Symphonic music
موسیقی غربی از نوع سمفونیك، در زمان حیات
آخرین پاشاهای عثمانی پا به این سرزمین نهاد. یعنی تقریباً همزمان با ورود
موسیو لومر به ایران، یك آهنگساز توانا كه اسمش را فراموش كرده ام، افسار
این نوع موسیقی در سرزمین ترك ها را به دست گرفت و خیلی زود ایشان را با
دنیای موسیقی پر هیمنه سمفونیك آشنا كرد. در نتیجه اركستر سمفونیك آنكارا
امروزه قوی ترین اركستر سمفونیك خاورمیانه محسوب می شود. جالب است بدانید
از جمله رهبران مهمان اركستر یاد شده، دو تن از هنرمندان ایرانی به نام
های علی رهبری و شهرداد روحانی هستند. در خصوص آهنگسازان موسیقی سمفونیك تركیه هیچ اطلاعی ندارم. پس بماند برای بعد و اینك دو مورد جالب را پی می گیرم.
شما اگر اهل گیتار كلاسیك باشید، حتماً اجراهای خانم لی لی افشار را دیده یا شنیده اید كه معمولاً آهنگی با عنوان كارا توپراك
kara toprak به معنی خاك سیاه را اجرا می كنند. آهنگساز این اثر زیبا،
عاشیق ویسل شاطراوغلو Âşık Veysel Şatıroğlu همان هنرمند موسیقی بومی
تركیه است كه پیشتر نمونه ای از كار وی را شنیدید. البته نسخه پیانویی و
گیتاری آن را كسان دیگری تنظیم كرده اند. در واقع یك ملودی موسیقی خلق
تركیه (محلی) با پرداخت مناسب به یك قطعه كلاسیك برای گیتار تبدیل شده است.
نمونه دوم مارش معروف آلاتوركا Alaturka
ساخته ولفانگ آمادئوس موتزارت است كه بیشتر آن را با عنوان مارش ترك می
شناسند. گفتی است امپراطوری عثمانی در اوج قدرت خویش، حدود ده سالی وین
پایتخت اتریش امروزی را در اختیار داشت و هنگامی كه سربازان اشغالگر عثمانی
با موسیقی ویژه نظامی رژه می رفتند، موتزارت جوان از انگاره (تم) موسیقی
آن ها بهره می گیرد و این قطعه زیبا را با لحاظ عناصر موسیقی كلاسیك می
سازد. حتماً اجرای مارش ترك با پیانو را بارها و بارها شنیده اید. شنیدن
نسخه تركی آن با هنرمندی ارول پارلاك Erol Parlak شاید برای تان جالب باشد.

مارش آلاتوركا Alaturka اجرا شده توسط ارول پارلاك با ساز باقلاما را بشنوید
* هادی سپهری
دانش آموخته موسیقی ایرانی در مقطع كارشناسی سال 1356 خورشیدی (1977
میلادی) در شهر تهران متولد شد. وی موسیقی را نزد اساتید مختلفی همچون بهمن
رجبی، کامبیز گنجه ای، جمشید محبی، مهندس حمیدرضا رضایی، شریف لطفی، زنده
یاد عطا جنگوک، حسین مهرانی و شاهپور رحیمی آموخته است. در سال 1367 (1988
میلادی) با سفر به کشور ترکیه باقلاما را دید و دل داد و همچنان نزد تولگا ساق Tolga sağ هنرمند بزرگ تركیه ادامه می دهد. وی اولین و تنها دارنده كارت رسمی تدریس باقلاما در ایران محسوب می شود.
نمونه ای از نوازندگی باقلاما و خوانندگی هادی سپهری را ببینید
برخی از نوشته های هادی سپهری به این ترتیب اند:
1- تألیف :اعتدال برابر، ماهنامه موسیقی مقام ، سال ششم ،دوره جدید، شماره 8 ،آذر و دی 1382
2- ترجمه: عارف ساق (استاد باقلاما)، فصلنامه موسیقی ماهور، شماره28، تابستان 1384
3- ترجمه و تألیف: باقلاما، زبان داستان گوی عاشیق ها، آشنائی با سازِ باقلاما، ماهنامه هنر موسیقی،
سال دهم ، شماره 87 ، دی ماه 1386
منبع: وبلاگ فرهنگ و مـوســــیــقـی مـا